خیانت

متنهای خاص

خیانت

متنهای خاص

این حصار

تو این حصار را شکستی
برای فراموش کردنت
همبستری با دیگران را به خلوتگاهمان یاداوری کردم
نبودنت
تکرارِ بودنت بود با دیگران
باید ترکت کنم
از ذهنِ من برو

دیگران در تکرارِ بودن با من تکرارِ تکرار شدن را می خواهند

تو تکرار نکردی ؟؟؟؟؟؟؟؟
هنوز در فکرِ تکرارِ توام

می خواهم ترکت کنم
مرا به تختت ببند........

وسوسه

تو با هر سیب کرم خورده ای
وسوسه می شوی
بـــــــــرو..

تو از بهشت قــــلب من رانده شده ای...
در بهشت ماندن، لایق هر کس نیست......

فیلم نامه ی عشقت

برای فیلم نامه ی عشقت
به این و آن قول نقش اول را می دادی

اما اکنون...

...بدون قهرمان مانده ای

با عده ای سیاهی لشکر و بدل کار!!!

دیروز

دیروز با خاطراتش و فردا با وعدہ ھایش مرا فریبم دادند تا نفھمم امروزم چگونہ گذشت

دلم تنگ شده

دلم برای روز هایی که کودکی می نامندش تنگ شده هر چند! سخت کوشیدم که بزرگ شوم ولی هنوز هم به بادبادکهایی که در آن سال های بارانی می ساختم فکر می کنم هنوز هم به علف های هرز باغچه فکر می کنم هنوز هم دلم برای زمستان تنگ می شود هنوز هم می توانم عاشق کفش دوزک ها شوم و فکر می کنم که باز هم می شود با این دستهای بی رحم و با این دل سیاهی که دیگر دل نیست روی ایوان کمی گندم پاشید در گوش قاصدک های سرگردان نجوا کرد برای بچه گربه های تنها لالایی خواند فکر می کنم که می شود با این چشم های کور رنگین کمان را دید و به ابرکی ولگرد گفت دلم برایت تنگ شد