خیانت

متنهای خاص

خیانت

متنهای خاص

لبخندهای زورکی

این لبخندهای زورکی فقط چروک صورت را زیاد می کند او که می رود نمی فهمد...اما او که بدرقه می کند می داند...کاسه آب معجزه نمی کند

ان شب

وای از نـیمـه شبـی کـه بیـدار شـوم

تـو را بـخواهـم

و خـودم را در آغـوش دیـگری بیـابم … !

شـــانـــــس

تـــا حـــالا دقــــت کـــردیــــن !؟

شـــانـــــس یــــه بـــار در خــونــه آدمـــو میــــزنـــه ,

بَـــدشــــانـــســـی دســـتـــش رو از روی زنـــگـــــــ بـــر نـــمیـــداره ,

بـــدبــَـخـــتـــی هَـــم کـــه کـــلاً کـــلیــد داره

دستهایم

دستهایم بوی اره برقی میداد

ذهنم پر از عتیقه های سمسار ندیده

من با تمام موش های انسان گریز ، نوستالژی احساسی دارم

همین روز ها خودم را لاک میگیرم / وقتی میدانم خلقتم سو تفاهمی بیش نبود

چه صادقانه

چه زیبا گفتم دوستت دارم چه صادقانه پذیرفتی چه فریبنده آغوشم برایت باز شد چه ابلهانه با تو خوش بودم چه کودکانه همه چیزم شدی چه زود به خاطره یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه نیازمندت شدم چه حقیرانه واژه غریبه خداحافظی به من آمد چه بیرحمانه من سوختم